سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف دلِ، دلتنگ های زیارت:

صبح یا عصر که از سمت حرم رد می شی

بین رفتن، بین موندن که مردد میشی

چشم خود را تو بر آن گنبد زیبا بنداز

یک نظر هم به حرم از طرف ما بنداز

به گلایه... نه، به رسم ادب از نوکر او

بوسه ای زن به حرم نه! به کف معبر او

از من این بیتو برای حرم شاه بخوان

چشم بنداز بر آن گند ذیجاه بخوان:

«فارغ از عاشق غمناک نمی باید بود

جان من این همه بی باک نمی باید بود»

---

من نه اینکه ز تو و لطف تو غافل باشم

بلکه این هستی خود را به تو قائل باشم

حرف من حرف که نه، درد دل نوکری است

نوکر رو سیهی که خجل نوکری است

هرچه که قافیه بر قافیه او بافت، نشد 

چون گنهکارتر از او به جهان یافت نشد

هر چه باشد تو امیری و منم نوکر تو

نشناسم به خدا هیچ دری جز در تو

اینک این نوکر بیچاره تو را می خواند

از سر دوری تو جای دعا می خواند:

«گر ز آزردن من هست غرض مردن من

مردم آزار مکش از پی آزردن من»

شاعر: اکبر پورآقا




تاریخ : پنج شنبه 99/4/5 | 10:3 صبح | نویسنده : | نظر


  • paper | فروش لینک ارزان | بک لینک رایگان
  • آکوا - مصطفی | فروش رپرتاژ آگهی