مرقد خاکی...
ما در پی عشقیم و خریدار تو هستیم
همراه گل نرگس عزادار تو هستیم
هر چند نشد خاک بقیع تو ببوسیم
در جمع محبان تو زوّار تو هستیم
هر کس پی درمان و شفا نزد طبیبی است
صد شکر که ماهم همه بیمار تو هستیم
دلبسته ی آن مرقد خاکیّ تو گشتیم
یا ابن علی ابن حسین زار تو هستیم
ای هم سفر قافله ی کرب و بلایی
با اشک بصر گرمی بازار تو هستیم
برگو، ز غم مشک و علم نو حه ی جانسوز
ما سینه زن عمّ علمدار تو هستیم
از تشنگی یار بگو زار بگرییم
با روضه ی تو یاد علمدار بگرییم
یاد حرم و مشک عطشبار ابالفضل
یاد لب خشکیده و تب دار ابوالفضل
یاد صنمی که شده دل تنگ عمویش
آن دخت سه ساله که شده زار ابالفضل
تا بود عمویش، به خدا راحت جان بود
در سایه ی امنیت هموار ابالفضل
زان دم که عمو رفت به میدان و نیامد
دیگر شده آواره ی دیدار ابالفضل
یاد عطش اصغر و لالایی مادر
یاد ادب و غیرت سرشار ابالفضل
گفتا به حسینش مبرم سوی خیامت
چون گشته خجالت ز حرم کار ابالفضل
پس گیر دگر منصب و سرباز تو گردم
شرمندگی از روی ربابت شده دردم
شعر: اکبر پورآقا
.: Weblog Themes By Pichak :.