سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تصمیم گرفتم نوشته هایی که از سالیان پیش در نزدم مانده بود را در وبلاگم قرار دهم.

 موی سپید

بیش و کم موی سپید روی سرم می بینم

در رهم با این خزان ها آخرم می بینم

شادی و شور جوانی به دلم لانه زده

غم پیری و شکست پیکرم می بینم

آرزوی جرعه ی جام شهادت به دلم

مانده و دادن جان به بسترم می بینم

بیش دانم جرم خود را ز همه دوزخیان

لطف ((هو)) را بیشتر در نظرم می بینم

تا چند اسیری کشم و حسرت یک لحظه سجود

که رجوعم به حرم در سحرم می بینم

ره فردوس برین و شدن از لکه زلال

به قدم نه که به اشک بصرم می بینم

باغبان گل بی مثل شدن واله آسان نَبُوَد

تا نموّش به چمن خون جگرم می بینم

سال 1386




تاریخ : پنج شنبه 89/12/19 | 11:56 صبح | نویسنده : | نظر


  • paper | فروش لینک ارزان | بک لینک رایگان
  • آکوا - مصطفی | فروش رپرتاژ آگهی