پریشانی دنیا..

سال ها پیش اندوه بزرگی در دلم جا گرفت.وقتی که قرار بود اشتغالم به مخاطره بیافتد.به قدری دلهره داشتم که گویی اتفاقی بزرگ در پیش دارم. اما نه تنها چنین نشد بلکه به مخاطره افتادن شغل به اوج گیری و ارتقا و توفیق تبدیل شد!افول مقطعی شغلی به گونه ای ختم به خیر شد که هر شنونده ای به اعجاز ایمان به خدا و لطف بی کران الهی مطمئن می شد.وقتی افول به اوج دوباره رسید مدتی هر چند اندک ادامه داشت لکن به یکباره در خطر تهدید دیگری واقع شد و من غافل از کارگردانی خالق بی همتا غمناک و مضطرب گشتم!اضطرابم آنقدر ادامه یافت تا افول به نخ رسید.اما پاره نشد تا اینکه از همه جا و همه‌ی دوستان و آشنایانم امدادی نیافتم و دست به دامن رب العالمین شدم و از جایی که هیچ گاه فکرش را هم نمی کردم مشکلاتم مرتفع شد و باز یاد فرمایش خداوند متعال در آیه دوم یا سوم سوره طلاق افتادم که فرمود: و هر کس که تقوای الهی پیش گیرد برایش راه نجات و گشایشی خواهد بود.. .

اکنون که مروری بر گذشته دارم می بینم قرار نیست من اندوه روزی را داشته باشم چرا که پروردگار متعال در آیه شریفه 131 سوره مبارکه طاها فرموده اند:ما از تو روزی کسی را نمی طلبیم بلکه روزی تو و دیگران روزی می دهیم.

در مذمت دنیا و دوری از آن امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) نیز نقشه های راهی تدبیر و فرمایش نموده اند که بدون تردید برای رهروان طریق مستقیم چراغ راه و مبین مناسبی خواهد بود.آنجا که فرمودند:یا دنیا، یا دنیا! الیک عنی، ابی تعرضت؟ ام الی تشوقت؟لا حان حینک، هیهات! غری غیری، لا حاجه لی فیک، قد طلقتک ثلاثا لا رجعه فیها، فعیشک قصیر و خطرک یسیر و املک حقیر. آه من قله الزاد و طول الطریق و بعد السفر و عظیم المورد.«ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو. آیا برای فریفتن خود را به من می‏نمایی! یا اینکه به من مشتاق و شیفته شده‏ای؟هرگز محبت تو در دل من جای نمی‏گیرد، دیگری را بفریب، زیرا مرا به تو نیازی نیست. ای دنیا من تو را سه طلاقه کرده‏ام و امکان بازگشت به سوی تو نیست. چرا که دوره‏ی زندگانی تو کوتاه، ارزش و منزلت تو اندک و آرزوی بهره‏مندی از تو پست و حقیر است. افسوس از کمی زاد و توشه، درازی راه، دوری سفر و عظمت رستاخیز».

امام علی علیه‏السلام در یکی از خطبه‏های بلیغ نهج‏البلاغه، که طی آن موضع صریح و قاطع خود را در گسترش عدل، پیکار با ستم و دفاع بی‏امان از مظلوم بیان کرده است. در رابطه با هدیه‏ای که اشعت ابن قیس منافق به قصد فریب آن حضرت، برای امام (ع) آورده بود، تا مگر به این وسیله آن بزرگوار را از منهج عدل و صراط مستقیم حق، به بیراهه‏ی فساد و ستم بکشاند، فرمود:... و ان دنیاکم عندی لا هون من ورقه فی فم جراده تقضمها.ما لعلی و لنعیم یفنی و لذه لا تبقی، نعوذ بالله من سبات العقل و قبح الزلل و به نستعین.«همانا دنیای شما در نظر من از برگ جویده شده‏ای که در دهان ملخی باشد، بی‏ارزشتر و خوارتر است. علی را با نعمتهای زوال‏پذیر و لذت و کامرانی ناپایدار چه کار؟

همچنین امام علیه‏السلام در نامه‏ای به عثمان ابن حنیف انصاری، که از سوی آن حضرت عهده‏دار حکومت بصره بود، در ارتباط با دنیا و موضع صریح و روشن خود پیرامون آن چنین مرقوم فرمود:الیک عنی یا دنیا! فحبلک علی غاربک، قد انسللت من مخالبک و افلت من حبائلک و اجتنبت الذهاب فی مداحضک..«ای دنیا از من دور شو! زیرا من زمام تو را به گردنت انداخته، خود را از چنگ تو بیرون کشیده، از دامهایت گریخته و از گام نهادن در لغزشگاههای تو دوری گزیده‏ام...».

امام علی (ع) در پرتو شناخت خدا، معرفت کامل رسول‏الله (ص) و آگاهی از فرهنگ اسلام و فلسفه‏ی شریعت، دنیا را به خوبی شناخته و چهره‏ی زشت و نامیمون آن را از پس نقابهای فریب و جلوه‏های کاذب و فریبا شناسایی کرده و به همین دلیل لحظه‏ای در ستیز با آن آرام نگرفته است. و در رابطه با پیکار با دنیا و مظاهر فریبنده‏ی آن، به پیروزی نهایی دست یافته و خود فرموده است:انا کاب الدنیا لوجهها و قادرها بقدرها و ناظرها بعینها...«من دنیا را با چهره و صورتش به زمین کوبیده‏ام و آن را به درستی اندازه‏گیری کرده و به حقیقت آن بینا و آگاهم...».

در اندیشه و نظر امام علی (ع) دستیابی به آخرت و بهره‏مندی از رحمت و برکت و فیوضات بی‏پایان الهی در سرای جاویدان آخرت، در کنار برخورداری از دنیا و بهره‏مندی از لذتها و خوشیها و عشرتهای دنیا، امکان‏پذیر نیست. چرا که دل‏سپاری و روی آوری به هر یک از ایندو، باعث پرهیز از دیگری است. و در همین رابطه امام علیه‏السلام فرمود:ان الدنیا و الاخره عدوان متفاوتان، و سبیلان مختلفان. فمن احب الدنیا و تولاها ابغض الاخره و عاداها و هما بمنزله المشرق و المغرب و ماش بینهما کلما قرب من واحد بعد من الاخر و هما بعد ضرتان.«به راستی که دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه گوناگون می‏باشند. بنابراین هر کس که دنیا را دوست داشته و به آن دل می‏بندد، آخرت را دشمن داشته و از آن نفرت دارد. و این دو (دنیا و آخرت) در مثل مشرق و مغرب عالم را مانند. و کسی که در میان ایندو راه می‏پیماید، چنانست که هرگاه به یکی از آنها نزدیک شود، بی‏گمان از دیگری دور خواهد شد. و در مثالی دیگر، دنیا و آخرت مانند دو زن از یک شوهر می‏باشند، که پیوسته با یکدیگر ناسازگارند.»

امام علی (ع) در بیان زشتی و شومی دنیا در چشمان خویش، که جز جمال دوست ندیده و سوای حقیقت را نمی‏جوید، فرموده:و الله لدنیاکم هذه اهون فی عینی من عراق خنزیر فی ید مجذوم«به خدا سوگند، که دنیای شما در چشم من، از استخوان بی‏گوشت خوک در دست بیماری که گرفتار مرض جذام باشد، خوارتر و بی‏ارزشتر است.»امام علیه‏السلام دنیا را در چشم و نگاه خردمندان پرهیزگار، به سایه‏ی گذرا و ناپایداری تشبیه کرده و فرموده:... فانها عند ذوی العقول کفی‏ء الظل، بینا تراه سابغا حتی قلص و زائدا حتی نقص.«بنابراین دنیا در نگاه خردمندان، مانند بازگشت سایه‏ای است که تا آن را گسترده می‏بینی جمع شود و چون آن را زیاده بینی اندک می‏شود.»

امام علیه‏السلام در توصیف دنیا و چگونگی احوال آن می‏فرماید:... فان الدنیا رنق مشربها، ردغ مشرعها، یونق منظرها و یوبق مخبرها. غرور حائل و ضوء آفل و ظل زائل و سناد مائل...«به راستی که دنیا آبشخورش تیره و تار، سرچشمه‏ی آن گل‏آلود و چشم‏اندازش شگفت‏آور است. حقیقت دنیا هلاک کننده و جانفرسا و فریبنده و نابود شونده است.دنیا بمانند روشنایی روی در غروب نهاده، سایه‏ای از میان رونده و تکیه‏گاهی ویران شونده است»

و نیز امام علی (ع) پیش از دوران خلافت خود در نامه‏ای به سلمان فارسی، که خدایش بیامرزد چنین نوشت:اما بعد فانما مثل الدنیا مثل الحیه، لین مسها، قاتل سمها فاعرض عما یعجبک فیها...«اما بعد، دنیا در مثل ماری را می‏ماند، که دست کشیدن به آن نرم و خوش آیند است، ولی زهری کشنده دارد. بنابراین از آنچه که تو را می‏فریبد دوری و پرهیز کن...».

در نامه‏ای که امام علیه‏السلام به حارث همدانی نوشتند، در رابطه با زوال پذیری و ناپایداری دنیا فرمودند:... و اعتبر بما مضی من الدنیا ما بقی منها، فان بعضها یشبه بعضا و آخرها لا حق باولها و کلها حائل مفارق... و ایاک ان ینزل بک الموت و انت ابق من ربک فی طلب الدنیا«برای آینده از گذشته پند بگیر، چرا که همه‏ی امور جهان مانند یکدیگر و پایان آنها پیوسته به آغازش و همه زوال‏پذیر و فراق‏انگیز است.و بپرهیز از اینکه مرگ تو را دریابد، در حالی که تو به خاطر فراهم آوردن دنیا از رحمت پروردگارت بدور باشی».

امام یکتاپرستان حق طلب علی علیه‏السلام، در رابطه با پرهیز از دنیا و دلبستگی به آن، طی خطبه‏ای بلیغ و شیوا زشتیهای دنیا را بیان فرموده، که ما به دلیل پرهیز از زیاده‏گویی نسبت به سرزنش دنیا، تنها فرازی از آن خطبه را نقل می‏کنیم:اما بعد فانی احذرکم الدنیا فانها حلوه حضره، حفت بالشهوات و تحببت بالعاجله و راقت بالقلیل و تحلت بالامال و تزینت بالغرور، لا تدوم حبرتها و لا تومن فجعتها، غراره ضراره، حائله زائله، نافده بائده، اکاله غواله، لاتعدو اذا تناهت الی امنیه اهل الرغبه فیها و الرضاء بها ان تکون کما قال الله تعالی:مثل الحیوة الدنیا کماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تذروه الریاح و کان الله علی کل شی‏ء مقتدرا.لم یکن امرو منها فی حبره الا اعقبته بعدها عبره و لم یلق من سرائها بطنا الا منحته من ضرائها ظهرا و لم تطله فیها دیمه رخاء الا هتنت علیه مزنه بلاء.«پس از حمد و ستایش خدا و درود بر پیامبر گرامی او، من شما را از گرایش به دنیا پرهیز می‏دهم. چرا که دنیا- به کام دنیاخواهان- شیرین و- در چشم آنها- با طراوت و سر سبز است. دنیا به شهوتها و خواهشهای زودگذر پوشیده شده است، و با آنچه که به زودی از میان می‏رود اظهار دوستی می‏کند. و با زیورهای اندک دل شما را بشگفت می‏آورد و با آرزوهای شما خود را می‏آراید و با فریب و نیرنگ جلوه‏گری می‏کند. شادی دنیا پایدار نیست و کسی از درد و اندوه آن در امان نبوده و بسیار فریبا و زیان‏بخش است. دنیا دگرگون کننده‏ی احوال است و زوال‏پذیر، نابود کننده است و کشنده و شکمباره‏ایست که همه را هلاک می‏کند.هنگامی که آرزوی دنیاطلبان و آنها که به دنیا خشنودند به نهایت برسد، دنیا از این که هست تجاوز نمی‏کند و به فرموده‏ی خدای سبحان:(مثل دنیا مانند گیاه زمین است، که با آب فرو فرستاده از آسمان در آمیخت (سر سبز شد)، ولی به زودی چنان خشک شد، که بادها آن را- به هر سوی- پراکنده می‏سازند. و خدای بزرگ به انجام هر کاری توانا است.(هیچ کس از دنیا شادمان نبوده، مگر اینکه در پی آن گریه‏ی گلوگیری به او روی آورده است. و از خوشیهای دنیا به کسی نرسیده، مگر اینکه پس از آن از بدیهای آن به وی زیانی رسیده است. باران فراخی و فراوانی نعمت و خوشبختی دنیا کسی را تر نکرده، مگر اینکه ابر بلا و محنت پیاپی بر او باریده است...».

امام علی بن ابیطالب علیه صلوات الله، در خطبه‏ها و حکمتهای نهج‏البلاغه به ضرورت و مناسبتهای گوناگون، با تشبیهات و استعاره‏های متفاوت به بیان زشتیها و ناهنجاریها و ناپایداری دنیا پرداخته است. و با بیانی رسا و منطقی گویا اندیشمندان مومن و خردپیشگان عارف را از دلبستگی و گرایش به دنیا پرهیز داده و همه‏ی پیروان اسلام و رهروان مذهب تشیع را از پیوند و روی آوری به دنیا و مظاهر فریبای آن برحذر داشته است. در این رابطه به فرازی از خطبه 112 امام علیه‏السلام توجه کنید.و احذرکم الدنیا فانها منزل قلعه و لیست بدار نجعه و قد تزینت بغرورها و غرت بزینتها، دار هانت علی ربها:فخلط حلالها بحرامها و خیرها بشرها و حیاتها بموتها و حلوها بمرها، لم یصفها الله تعالی لاولیائه و لم یضن بها علی اعدائه، خیرها زهید و شرها عتید و جمعها ینفد و ملکها یسلب و عامرها یخرب. فما خیر دار تنقض نقض البناء؟ و عمر یفنی فیها فناء الزاد؟ و مده تنقطع انقطاع السیر؟اجعلوا ما افترض الله علیکم من طلبتکم و اسالوه من اداء حقه ما سالکم...

«شما را از- دلبستگی- به دنیا پرهیز می‏دهم، چرا که دنیا سرای جاویدان و خانه‏ی سرسبزی نیست. دنیا خود را با جلوه‏های فریبنده آراسته و با این آرایش- شما را- می‏فریبد.دنیا در پیشگاه پروردگار سرایی خوار و ناچیز است، که حلال آن را حرامش آمیخته، خوبی آن با بدیهایش، زندگانی آن با مرگ و شیرینی آن با تلخی و ناگواریش بهم آمیخته است.خدای بزرگ دنیا را برای دوستان خود گوارا نساخته و از واگذاری آن به دشمنانش دریغ نکرده است. خیر و خوبی دنیا اندک و زشتی و بدی آن فراهم آمده است، آنچه از دنیا فراهم آورند فانی شود، دولت آن پاینده نیست و آبادانیش ویران شود.چه خیریست در سرایی که مانند ساختمان روی به ویرانی نهاده است؟چه خیریست در عمری که در آن توشه‏ی سرای جاویدان از میان می‏رود؟و چه خیریست در فرصتی که مانند زمان پیمودن راهی به پایان می‏رسد؟خواست و مطلوب شما چیزهایی باشد، که خدا انجام آن را بر شما واجب کرده است. و در بجا آوردن آنچه که خدا از شما خواسته، از وی یاری بجوئید...».

امام علیه‏السلام در بیان فریبندگی دنیا و توصیف گذرایی و زیان‏رسانی آن فرمود:الدنیا تغر و تضر و تمر، ان الله سبحانه لم یرضها ثوابا لاولیائه و لا عقابا لا عدائه. و ان اهل الدنیا کرکب بیناهم حلوا اذ صاح بهم سائقهم فارتحلوا.«دنیا فریب می‏دهد، زیان می‏رساند و می‏گذرد. همانا خدای سبحان- به دلیل پستی و حقارت دنیا- راضی نشد که دنیا را پاداش دوستان خود و کیفر دشمنانش قرار دهد. مردم در دنیا بمانند کاروانیانی هستند، که هر جا در میان راه فرود آمده‏اند- تا اندکی استراحت کنند- ناگهان قافله‏سالار آنها فرمان حرکت می‏دهد و کاروانیان به فرمان او کوچ می‏کنند».

همه‏ی آنچه که تا به حال در مذمت و سرزنش دنیا از زبان و کلام امیرالمومنین امام علی (ع) نقل شد، بیان اندکی از بی‏ارزشی و ناپایداری دنیا در کلام آن بزرگوار است. صفحات روشن نهج‏البلاغه و خطبه‏ها، حکمتها، نامه‏ها و کلمات قصار آن بیانگر نهایت نفرت امام علیه‏السلام از دنیا و زشتیها و فریبندگی ها و پستی‏های آن است.کما اینکه خداوند تبارک و تعالی در سوره مبارکه زخرف نیز در آیه شریفه 33 می فرمایند: ((و اگر نه این بود که همه یک نوع و یک امتند ما (به علت پستی و بی قدری دنیا) برای آنان که به خدا کافر شدند سقف خانه هایشان را از نقره قرار می دادیم و .. ))

                                                                                                              با تشکر از آقای علی هادیان




تاریخ : شنبه 90/11/15 | 12:44 عصر | نویسنده : | نظر


  • paper | فروش لینک ارزان | بک لینک رایگان
  • آکوا - مصطفی | فروش رپرتاژ آگهی