سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشنو از نی، نی نوای ابتر است

بشنو از نایی که از نی برتر است

مشنو از نی نی نوای بی نواست

بشنو از نایی که با دل همنواست

نی نوای بینوایی سر کند

نای از دل، جلوه ی دلبر کند

نی نفیرش چون دمیده می شود

با نوای دل شنیده می شود

شور و حال نی بود از دیگران

هر کسی از ظن خود نالد در آن

نای امّا،  نغمه ی بالا زند

از عبودیت فقط بر"لا" زند

نای و نی هر دو دمیده می شوند

همنوای دل، شنیده می شوند

نی همی گوید ز شرح اشتیاق

سوزد و نالد ز سودای فراق

نای امّا، دل به دلبر داده است

نغمه های عاشقی سر داده است

نی به تنهایی فقط یک هیزم است

ناله اش بی شعر مولانا گم است

"روح حق"هم گفته از نی مشنوید

از حریم کبریا، دل بشنوید

نای دلداه به دل، دل بر بود

نغمه هایش لاجرم خوشتر بود

نی بریده یا به جایش بی نواست

نای ببریده شود؛هم پر نواست

نی شود نیزه به ظلمی هی شود

نای ببریده به روی نی شود

نی بنازد که همی نالان شود

نای اما ، قاری قرآن شود

نی فقط با ناله هق هق سر دهد

نای، بردار، انالحق سردهد

نای "اکبر"شد مُرید جان و دل

طبع او هم گشته از"مشعل"خجل

شعر: اکبر پورآقا 13/06/92




تاریخ : چهارشنبه 94/5/21 | 2:58 عصر | نویسنده : | نظر

نوحه ترکی حضرت ابالفضل(علیه السلام)

«در سبک رد خون یه ردّ خونه... آقای علیرضا افتخاری»

---

ای اولان درده گرفتار چاغور امداده ابالفضل

آقامیز کان کرمدی یتیشر داده ابالفضل

بو عزاخانیه هر کیمسه حسین یاسینه گلسه

چوخ چتین گونده اونی تز سالاجاق  یاده ابالفضل

یا ابالفضل...

---

غمه آلامه دوشنده دیرم جان یا ابالفضل

نه فقط من ایکی دنیا سنه قربان یا ابالفضل

سنی زهرا سنی حیدر سنی زینب باجون آقا

غمیمی دردیمی الآن ایله درمان یا ابالفضل

یا ابالفضل...

---

اولا رحمت آناووا ای یل ایمان یا ابالفضل

ایلدون کرب و بلاده نجه طوفان یا ابالفضل

هامی فکر ایلدی حیدردی گلوب کرب و بلایه

بئله درس اورگدر آری شه مردان یا ابالفضل

یا ابالفضل...

---

ای حسینون اوجا بوی قارداشی دلداری ابالفضل

ای حسین لشگرینون آرخاسی سرداری ابالفضل

گوزلیوللر سنی اخیامیده عطشان بالا قیزلار

ای سوسوز قیزلارینون ساقی و غمخواری ابالفضل

یا ابالفضل...

---

اکبر پورآقا




تاریخ : چهارشنبه 94/5/14 | 9:59 صبح | نویسنده : | نظر

مداحی حماسی اکبر پورآقا

با شعری از استاد ابوالفضل فرهنگی

با عنوان لبیک یا صاحب الزمان

مداحی حماسی علیه داعش




تاریخ : یکشنبه 94/4/21 | 5:46 عصر | نویسنده : | نظر

مدح حضرت امام حسن ابن علی ابن ابیطالب (علیهم السلام)

توسط اکبر پورآقا 1393 اسلامشهر با شعری ناب از استاد علی اکبر لطیفیان

برای شنیدن روی تصویر زیر کلیک نمایید.

مدح امام حسن(ع)




تاریخ : پنج شنبه 94/4/11 | 1:30 عصر | نویسنده : | نظر

تقدیم به شهدای عزیز غواص

شهدای غواص

قهرمانان آمدند از راه ای اهل وطن

کم نظیرانی به عصر حاضر و عهدکهن

با لباس خاکی و دستان بسته با رسن

دست بسته مرد معراجند و هم پولاد تن

آمدند از راه غربت بی قرارند و غریب

اشک ریزان چشم در ره، مادران بی شکیب

---

آمدند از راه غم این پهلوانان شهید

آی مردم چشم و جان را زیر پاهاشان نهید

مژده ی وصل پسر را بر دل مادر دهید

مادری کین مژده بشنید از غم و غصه رهید

می کند با مهرو غم دلبند خود را جستجو

مثل بلبل می کند با لاله ی خود گفتگو

---

 گوید ای نور بصر زیباپسر خوش آمدی

آمدی از غربت اما بی خبر، خوش آمدی

آمدی حالا مرا همره ببر، خوش آمدی

در فراقت مادرت شدخون جگر، خوش آمدی

من فدایت، جسم پاکت را چقدر آزرده اند!؟

دست بسته! چه بلایی بر سرت آورده اند؟

اکبر پورآقا




تاریخ : سه شنبه 94/3/26 | 12:1 عصر | نویسنده : | نظر

در حمایت از شیعیان مظلوم یمن

باز کن بال و پرت مثال بازان و زغن

ساز کن حماسه ای بسان اعصار کهن

باز کن پنجه ی خود شبیه شیران زمن

شام کن روز عدو، شیعه ی مظلوم یمن!

وعده داده است خداوند ظفر نزدیک است

عمر شب رو به زوال است و سحر نزدیک است

---

وقت آن است که پایان شود این وضع قعود

باز نار آید و از بین برد قوم ثمود

قوم لعنت شده و دد منش آل سعود

رهرو بی خرد و بی صفت قوم یهود

شیعه برخیز و به فریاد بگو خیبریم

سینه ات را بگشا داد بزن حیدریم

اکبر پورآقا




تاریخ : شنبه 94/3/23 | 7:35 عصر | نویسنده : | نظر

موج و آفتاب..

موج بود و موج بود و موج بود

تیرگیِ آسمان در اوج بود

موج بود و موج غم موج گناه

موج گمراهی و بیراه و تباه

موج تزویر و ریا و موج کین

وسوسه از سوی جنس مشرکین

موج بود و موج کوتاه و بلند

موج مَهرو بود و گیسوها کمند

موج بود و موج آز و آرزو

موج عُمر و انتظاراتم از او

موج قدرت موج شهرت موج اوج

فوق فوق و روی و روی و اوج اوج

موج لذت موج شهوت موج مال

موج دارایی و مکنت موج حال

موج پَست پُست و هم جاه و مقام

موج جلب کسوت هر احترام!

موج، موج حیله و نیرنگ بود

آسمان در تیرگی یکرنگ بود

از پس امواج و سیلاب فزون

آفتابی ناگهان آمد برون

آفتابی که سیاهی را شکست

آمد و در جان و در قلبم نشست

آفتاب از جنس خالق، مَرد مَرد

آفتابی که خدا را جلوه کرد

آفتابی که ریاها را شکست

یک تنه در قلب دنیایی نشست

آفتابی هم زلال و هم نجیب

بنده اما مظهر امّن یجیب

آفتابی آمد و شد نور عین

روشنایی داده او بر نشأتین

ناگهان ورد دلم شد یا حسین

کیست این آفتاب؟ آقا حسین

اکبر پورآقا




تاریخ : پنج شنبه 94/3/21 | 4:37 عصر | نویسنده : | نظر

روهرو راه حسنی هم حسین

رهرو راه حسنی هم حسین

فخر جهانی و وطن هم خمین

روح خدایی و خمینی شدی

خَلقاً و خُلقاً تو حسینی شدی

من چه نویسم که شود مدح تو

کل جهان در عجب از فتح تو

مظهر مردانگی این زمان

هر سخنت لرزه به جان جهان

نیمه ی شعبان شده و عید ما

جمله چراغان شده اند کوچه ها

جای شما خالی و دل غصه دار

غصه ی سوگ تو و هجر نگار

داغ تو و آرزوی وصل یار..

..کرده دلم را به خدا داغدار

شاد شده دشت گل و کوهسار

منتظرانند ولی، اشکبار

اشک فشان در حرمت منتظَر

منتظریم منتظر یک نظر

یک نظر از دیده ی آن منتظر

یا نظری بر رخ آن خوبتر

تا که بیاید، علم نصر را

داده امانت به وصیش خدا

کاش بیاید به رهش سر نهیم

همره رهبر علمش را دهیم

همره سید علی این یار پاک

سینه ز شوقش بکنیم چاک چاک

داد برآریم همه "یاحسین"

لرزه بر عالم فکنیم با "حسین"

شعر: اکبر پورآقا




تاریخ : یکشنبه 94/3/17 | 10:20 صبح | نویسنده : | نظر

 

بهانه 

باید بنا کنم امشب بهانه ای

شعری، قصیده غزل یا ترانه ای

تا سجع و وزن و ردیفم مَثل شود

با عشق و قافیه سازم فسانه ای

بانگی برآرم و جان را صدا زنم

آنسان که بشنوَدم هر کرانه ای

گویم عزیز و صاحب این زمانه را

هستم فقیر و گدای شبانه ای

من هر چه هستم و دارم ز خوان توست

جانی دوباره بده چون اعانه ای

گم کرده راهم و غافل ز قول خود

یا نقشه ای بفرست یا نشانه ای

تنها تویی که مسیری به سوی دوست

ای آنکه مظهر ذات یگانه ای

هر آن و لحظه به عالم نوا شده

تنها تو منجی و صاحب زمانه ای

عمری گذشت و تمامی تباه شد

حاصل سیاهی و جرم و گناه شد

آقا بیا و شریعت پیاده کن

عشاق را راهی راه و جاده کن

دنیا برای منتظران چون معادله است

آقا بیا و حل معما تو ساده کن

به به از این خماری و ای وایِ دوریت

ساقی بیا و شرابی به باده کن

صفّینیان به صفند. مرتضی بیا!

بازار دشمن دون را کسادِ کن

شد در حصار عدو قبر عمه هات

با ذوالفقار بیا، ره گشاده کن

مولا نگر جفای عدو را، دگر بیا

احقاق حق کن و حق را اعاده کن

ای دست جمله خلایق به دامنت

تا روز واقعه لعنت به دشمنت

آقا قیام ایله آل پرچمون اله

ایلردی گوئلوموز ایستور اوگون گَله

گَل ذوالفقاریله مولا قیام ایچون

شاید بیرآز آناوون قلبی دینجله

دنیا دولوبدی سپاه یزیدیله

بیر یا حسینیله دنیانی سیلکَلَه

ظاهرده چوخلاری یول گوزلیور ولی

باطنده غفلته دل باغلیور هَلَه

باخ هم عراقه هم یمنه دادَه گَل

آل سعود دَد منشی قانینه بَلَه

شمر و سنان گِنه طغیان ایدوبدولر

عشاقه امر ایله تا گوزلرین دَلَه

کفاری، مهدی آدی وحشته سالور

 مهدی دئمه دئنن کفاره زلزله

اکبر پورآقا

 




تاریخ : سه شنبه 94/3/12 | 5:21 عصر | نویسنده : | نظر

یا علی اکبر..

ای آنکه تو هستی همه هستم علی اکبر 

مست رخت از روز الستم علی اکبر

ای دلبر و دلدارِ دل آرامِ دو گیتی

دل بر رخ و بر روی تو بستم علی اکبر

در طور بلا گفت پدر: معجزه کردی..

..ای آنکه عصایی تو به دستم علی اکبر

ای مقصدِ هر قاصدِ آبادیِ عشّاق

هم مقصد و مقصود و تو قصدم علی اکبر

ای جام حق و مست حق از دولت حقّت

بر لطف تو من مستحق هستم علی اکبر

ای عشق خدا، شبه نبی، دلبر بابا

گفتا پدر از بوی تو مستم علی اکبر

زان کس که به دور از تو و با دشمنتان گشت

همره ؛ به خدا عهد گسستم علی اکبر

امروز نه تنها، همه ایام به نامت

همراه فتوّت به ثنای تو نشستم علی اکبر

تا دید دو چشمم که جهان مست رخ توست

بیخود شده پیمانه شکستم علی اکبر

شد نام تو زان پس همه جا ورد زبانم

با ذکر علی از غم و آلام بجستم علی اکبر

ای جان و تن و روح و دم خون خداوند

کوثر زده از یمن شما غنچه ی لبخند

شاعر: اکبر پورآقا




تاریخ : سه شنبه 94/3/5 | 5:36 عصر | نویسنده : | نظر


  • paper | فروش لینک ارزان | بک لینک رایگان
  • آکوا - مصطفی | فروش رپرتاژ آگهی